ناگفته هاي بيست و هشتمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران
توسط: حسين يعسوبي - شنبه ٩ خرداد ١٣٩٤ ساعت ١٩:٤٧
|
|
|
برچسب ها:
28
نمايشگا
كتاب
تهران
گزارش
|
امسال هم نمايشگاه كتاب تهران با همه خوبي و كاستيهايش به پايان رسيد. در ادامه، گزارش كوتاهي از مواردي كه برخي واقعا آزاردهنده است و رفع نميشود بيان ميشود. درد دلي كه شايد برخي تاب شنيدنش را نداشته باشند و بر ما بتابند. اما وقتي قرار است كاري را انجام دهيم معتقدم بايد به بهترين شكلش انجام دهيم. فصد بدي نداريم و تنها گزارشي ميداني از وضعيت ظاهري مشاهده شده در بخش ناشران دانشگاهي را ميگوييم تا بلكه در آينده بهتر شود.
هرسال ميگيم دريغ از پارسال. گويي اين قطار قرار نيست به منزل برسد و هر بار سر از بيراهه درميآورد. مسئولان يك اشتباه محاسباتي در زمان برگزاري نمايشگاه كردند و چند روزي آن را به تاخير انداختند تا تعطيلي شنبه آخر هم به روزهاي نمايشگاه بچسبد و استقبال بيشتري شود، بدون اينكه بيانديشند كدام سه روز تعطيلي ممتدي بوده كه تهران خالي از جمعيت نشود. همين هم شد و سه روز آخر خلوتي را سپري نموديم. هرچند، روزهاي پيش از آن هم به جرأت شاهد جمعيتي تا 50 درصد كمتر از سال پيش بوديم كه جاي بسي تأمل و درنگ دارد.
مشكل ديگري كه ناشران دانشگاهي با آن مواجه بودند، تخصيص فضاي تبليغاتي بين چادرها بود كه تنها به دو ناشر كمك آموزشي داده شده بود و ديگر ناشران نتوانستند از فضايي كه حق آنها بود و حاضر بودند براي نصب بنرهاي تبليغاتي خود هزينه بالايي هم بپردازند استفاده كنند و به ناحق آن را به دو ناشري كه جالبتر اينكه اصلا دانشگاهي نيستند واگذار نمودند. بهگونهاي كه حتي محل نصب راهنماي سالنها در سردر چادرها نيز بنرهاي آن دو ناشر نصب شده بود و مراجعان به دشواري ميتوانستند غرفه مورد نظرشان را بيابند و سردرگمي بيداد ميكرد.
همچنين مبالغي بابت نصب دستگاه كارتخوان از غرفهها دريافت شد كه البته بانك صادرات اعلام كرد اين هزينه مربوط به آنها نيست و احتمالا در جاي ديگري خرج شده است! مشكل ديگر، نابرابري متراژ غرفهها با متراژ اعلام شده و وجه پرداخت شده بود. سادهتر بگويم، مثلا دهنهي غرفهاي اگر قرار بود 4 متر باشد، 3.75 بود و اين در غرفههاي بزرگ بيشتر نمود پيدا ميكرد. در حقيقت، كمتر از متراژ اعلام شده به ناشر و هزينه پرداختي بابت آن، فضا داده بودند. حتما دليل محكمي داشتهاند!
بستن برخي غرفهها به دليل اينكه كتاب ديگر ناشران را هم عرضه ميكردند. به راستي اگر در اين مورد ميخواستند حقي ضايع نشود بايد 80 درصد غرفهها را تعطيل ميكردند. مگر با اين آمار پايين چاپ عنوانهاي جديد، ناشري ميتواند تنها به كتابهاي محدود چاپ يكسال خود در غرفه اكتفا كند؟ بنابراين ناشران هميشه پيش از نمايشگاه به مبادله كتاب با ديگر همكاران خود ميكنند. ولي اين به مذاق مسئولان نمايشگاه خوش نميآيد و برخورد ميكند.
و اما بزرگترين مشكل كه انگار حل نشدني است زيرميزيهايي است كه برخي مسئول خريدهاي كتابخانههاي دانشگاهها و موسسات از برخي ناشران ميگيرند كه خريدهاي ميليوني خود را از آنها كنند. سواي از مسئله شرعي اين كار كه شايد نتوان حكمي براي آن صادر كرد، آسيبي است كه به بخش عمدهاي از ناشران وارد ميشود كه اميدشان فروش خوب در نمايشگاه و تزريق اين وجوه در چرخهي توليدشان است. يعني به جاي اينكه اين چند هزار كتابخانه با فرض اينكه بودجه داشته باشند و به نمايشگاه بيايند، خريدشان را از غرفههاي گوناگون انجام دهند، تنها به چند غرفه خاص مراجعه ميكنند، كارت ميكشند، و جالب اينكه برخي، انتخاب كتاب را هم به عهده ناشر ميگذارند و خداحافظ. كتابهاي زبان بسته هم پس از نمايشگاه، راهي شهر و ديار آنها ميشود. يعني به همين سادگي، چند ميليارد بهجاي توزيع بين همه غرفهها، تنها در چند غرفه خرج ميشود. بهترين كار را كتابخانه آستان قدس رضوي انجام ميدهد. مسئول خريدهاي اين كتابخانه سترگ، با لب تاپ وارد تك تك غرفهها ميشوند و كتابهاي چاپ جديد ناشران را پس از جستوجو در سامانه خود براي بررسي تكراري نبودن، خريداري ميكنند و صرفا كتاب هر ناشر را از خود آن ناشر تهيه ميكنند. اي كاش اين رويه، در ديگر كتابخانهها نيز شكل گيرد. مزيت ديگر اين كار، تكراري نبودن خريدهاي كتابخانهها ميباشد. چراكه هرسال، با تغيير مسئول خريدها، چه بسيار كتابهاي تكراري كه سرازير كتابخانهها ميشود.
مشكل ديگر كه قرار نيست حل شود، آشنا نبودن برخي مسئولان خريد كتابخانههاي دانشگاهها با كتابهاي مورد نياز خودشان است. برخي از اين دوستان عزيز، از روي طرح جلد كتابها اقدام به خريد ميكنند و برخي ديگر از روي قيمت و حجم كتاب. كمتر ديده شده موجودي خود را همراه داشته باشند. زماني هم كه به معرفي كتابهاي جديد به آنها ميپردازيم، گويي قصد انداختن جنس بنجل يك خواروبار فروشي به آنها هستيم و با واكنش منفي برخي از اين دوستان روبرو ميشويم! اما بسياري هم جاي تقدير دارد كه هر گروهي، كارشناسان خود را ميفرستند كه معمولا دانشجويان يا استادان آن گروه هستند.
مشكلات تمامي ندارد و اگر بخواهيم برشماريم بايد همينگونه بنويسيم. از نبود فضاي پارك براي خودروهاي ناشران گرفته تا پايان يافتن بن خريد كتاب در همان يكي دو روزي كه سايت مربوط به آن باز شد و به بسياري از خريداران اصلي چيزي نرسيد و در دست برخي نيز، چندين بن براي فروش بود. بهنظرم اين روش تخصيص بودجه ديگر كارايي ندارد. سهم بالايي از آن به كارمندان دولت تعلق ميگيرد كه آن بندگان خدا هم دنبال نقد كردن آن و هزينه كردنش در چيزي جز كتاب هستند.
فروش امسال بسياري از همكاران، با افت شديدي روبهرو بود. ما نيز افتي 25 درصدي نسبت به سال گذشته تجربه كرديم. قسمت همين بود.
شهردار تهران قول اختصاص باغ كتاب در تپههاي عباسآباد تهران را براي محل نمايشگاه بين المللي كتاب در سال آينده داده است كه اميدواريم به واقعيت بپيوندد. شايد زماني برسد كه بياييم و از خوبيهاي نمايشگاه بگوييم. راستي شركت آسان پرداخت امسال خوش درخشيد و ما كه اصلا هيچ گونه قطعي در خطوط دستگاههاي كارتخوان نداشتيم. اينها از تجربه بد پارسال درس گرفتند و ايراد كارشان را رفع كردند. كاش همه بتوانيم از گذشته درس بگيريم. اما دريغا. خوش بين باشيم. تا نمايشگاه سال آينده و گزارشي از خوبيهاي آن بدرود.
ثبت نظر جدید | |
ثبت |